Wednesday, July 25, 2007

تشدید سرکوب در کردستان



















سالار پاشایی

رویدادها و اخبار هفته­ها و روزهای اخیر در رابطه با دستگیری فعالین سیاسی و مدنی و صدور حکم اعدام برای عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار، حکایت از شدت گرفتن موج دیگری از سرکوب و خفقان در کردستان توسط حاکمیت دارد. بستن روزنامه­ها، دادگاهی نمودن روزنامه­نگاران و فعالین سیاسی، کارگری و تحمیل احکام سنگین زندانی و برخوردهای شدید، همچنین دستگیری آکو کردنسب و بختیار رحمانیان در سنندج و مریوان نیز در ادامه دستگیریهای اخیر در شهرها و مناطق کردنشین همچون زندانی کردن محمود سالحی تحت سخت ترین شرایط، ادامه­ی همان سیاست سرکوبگرانه­ی سالهای اخیر است که قدرتمداران رژیم حاکم توام با ایجاد رعب و وحشت آنرا بیشرمانه به پیش میرانند. این مضحکه­ی تکراری و ندای شوم سرکوب در راستای خفه نمودن کوچکترین مخالفت با رژیم و زهر چشم گرفتن از هر صدایی که کمترین بوی دگر اندیشی و آزادیخواهی را سردهد، دیگر عیانتر از هر زمانی برای آحاد مردم کردستان افشا شده است.

در حقیقت دور دیگر سرکوب و تشدید همه جانبه آن در کردستان، چون گذشته به مثابه تمسک جستن به تنها حربه­ی برآمده از بحران و بحرانزای رژیم، ره به همان وادیی می­برد که تاکنون در بطن جامعه کردستان آنرا مشاهده نموده­ایم. رژیم مذهبی حاکم نیز چون دیگر سیستمهای توتالیتر و سرکوبگر جهان، در هنگام فروغلطیدن دگرباره به بحرانهای عمیق و همه جانبه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، راهی جز به یوغ و بند کشیدن مخالفان خود در پیش ندیده و نهایتاً نقطه­ی سعود و برتری بر آن را پاک نمودن فیزیکی این مخالفین از هستی وجود و اعدام آنان قلمداد می­نماید. اینبار نیز حاکمان مذهبی در کردستان پس از سپری نمودن نزدیک به سی سال تجربه شکست خورده­ی سرکوب و خونریزی در میان مردم کردستان با آگاهی به اینکه هیچکدام از این پروژه­های شوم و سرکوبگرانه برای حاکمیتشان نتیجه­ای مثبت دربر نداشته، راهی جز به بند کشیدن و اعدام مخالفین خود در کردستان نیافته­اند. آری اعمال سیاستهای غیر انسانی زندانی، شکنجه و اعدامهای دسته جمعی دگراندیشان و مخالفین در کردستان، علی رغم اینکه از مراحل مختلف تراژیک و کمیک و فراز و فرودهای بیشمار خود گذر کرده، اما نتیجه­ای جز رویش دوباره­ی ندای آزادیخواهی در بطن مقاومت تاریخی در تمام سطوح جامعه و در میان طبقات و اقشار مختلف کردستان و دقیقاً برعکس اهداف رژیم در بر نداشته است. نه جوانان، نه زنان و دانشجویان و نه فرهنگیان و نه حاشیه­ نشینان جامعه و اقشار فرودست، حتی یک لحظه در این سالها دم فروبسته­اند و نه در کلیت خود جنبش رهاییبخش و حق طلبانه کردستان از خواسته­های تاریخی و سیاسی خویش عقب نشسته است. چه بسا که خواستگاه اجتماعی و تاریخی این مبارزات و مقاومتهای خستگی ناپذیر، نسل جدید آزادیخواهان را نیز با این تجربیات آشنا ساخته و بر این بستر واقعی اجتماعی در اوج فضای استبداد سیاسی خود را به منصه ظهور رسانده­اند.

اکنون که رژیم در چنبره­ی گریز ناپذیر بحرانهای بین المللی مسئله اتمی، حمایت از تروریسم در منطقه و جهان و نقض آشکار حقوق بشر در سراسر ایران گرفتار آمده و درست در هنگامی که نابسامانی اقتصادی و فاصله شدید و فاحش طبقاتی بازتاب وخیمی در جامعه برجای گذاشته، بیش پیش خود را در مقابل حرکتهای اعتراضی و علی الخصوص در برابر جنبشهای اجتماعی دانشجویان، کارگران، معلمان، زنان و ملیتهای تحت ستم می­بیند. خشم و نفرت تلنبار شده، هر دم در بخشی از جامعه به نقطه انفجار میرسد و کابینه سرکوب پاسدار احمدی­نژاد واکنشی غیر از برخورد شدید و توطئه گرانه نداشته است. اعترافات تلویزیونی دستگیر شدگان، برجسته نمودن توطئه خارجی و دست دشمنان خارج مرزها، همگی حاکی از بن بست عمیق دیگر رژیم حاکم و گیرافتادن در دو سطح بحران داخلی و خارجی میباشد. کردستان سالهاست در امتداد این محور سرکوب رژیم به مثابه­ی جغرافیایی اشغال شده با آن برخورد میشود، مردمانی که ظلم و ستم مضاعف برایشان به امری روزانه مبدل گشته است. سالهاست که زندگی عدنان حسن پورها و هیوا بوتیمارها از جانب سران رژیم به تباهی کشیده شده و سرنوشت هزاران انسان بیگناه را بازیچه­ی دست خود­ نموده­اند، مادران و خواهران رنجدیده­ی زیادی را به عزای فرزندان و نزدیکترین عزیزانشان در سیاه جامگی نشانده­اند و لعنت آبادهای غیر انسانی متعددی را بیشرمانه در مناطق مختلف ساخته­اند.

سالهاست این مردم رنجدیده با سرکوب جاه طلبان رژیم و خیانت خائنان همدستشان آشنا هستند، اما هرگز دم از اعتراض، مبارزه و این پیکار خستگی ناپذیر تاریخی نبسته و از پای ننشسته­اند. باشد که اینبار نیز تشدید موج بیشرمانه­ی سرکوب در کردستان، جوابی جز مقاومت و مبارزه علیه استبداد افسارگسیخه حاکم دریافت نخواهد کرد. بدون شک خیالهای واهی حاکمان ایران برای سرپوش نهادن بر ندای آزادیخواهی در ایران وجنبش آزادیخواهانه­ی کردستان با سرکوب سیستماتیک و قرون وسطایی ره به جایی نخواهد برد و حاکمیت فرتوتشان را از مهلکه­ی بحرانهای جهانی و منطقه­ای و داخلی رها نخواهد کرد. در این مقطع بر آزادیخواهان و مبارزان و احزاب سیاسی مخالف رژیم است که هماهنگ و هم آواتر از هرزمانی کمپین تبلیغ و مخالفت و مبارزه علیه سرکوبگریهای حاکم در کردستان را سازمان دهند و ندای بی ندایان دربند را به گوش جهانیان برسانند. بیگمان عدنان حسن پورها و هیوا بوتیمارها هرگز تنها نخواهند ماند.

salarpashai@yahoo.com

No comments: