تشدید سرکوب در کردستان
رویدادها و اخبار هفتهها و روزهای اخیر در رابطه با دستگیری فعالین سیاسی و مدنی و صدور حکم اعدام برای عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار، حکایت از شدت گرفتن موج دیگری از سرکوب و خفقان در کردستان توسط حاکمیت دارد. بستن روزنامهها، دادگاهی نمودن روزنامهنگاران و فعالین سیاسی، کارگری و تحمیل احکام سنگین زندانی و برخوردهای شدید، همچنین دستگیری آکو کردنسب و بختیار رحمانیان در سنندج و مریوان نیز در ادامه دستگیریهای اخیر در شهرها و مناطق کردنشین همچون زندانی کردن محمود سالحی تحت سخت ترین شرایط، ادامهی همان سیاست سرکوبگرانهی سالهای اخیر است که قدرتمداران رژیم حاکم توام با ایجاد رعب و وحشت آنرا بیشرمانه به پیش میرانند. این مضحکهی تکراری و ندای شوم سرکوب در راستای خفه نمودن کوچکترین مخالفت با رژیم و زهر چشم گرفتن از هر صدایی که کمترین بوی دگر اندیشی و آزادیخواهی را سردهد، دیگر عیانتر از هر زمانی برای آحاد مردم کردستان افشا شده است.
در حقیقت دور دیگر سرکوب و تشدید همه جانبه آن در کردستان، چون گذشته به مثابه تمسک جستن به تنها حربهی برآمده از بحران و بحرانزای رژیم، ره به همان وادیی میبرد که تاکنون در بطن جامعه کردستان آنرا مشاهده نمودهایم. رژیم مذهبی حاکم نیز چون دیگر سیستمهای توتالیتر و سرکوبگر جهان، در هنگام فروغلطیدن دگرباره به بحرانهای عمیق و همه جانبه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، راهی جز به یوغ و بند کشیدن مخالفان خود در پیش ندیده و نهایتاً نقطهی سعود و برتری بر آن را پاک نمودن فیزیکی این مخالفین از هستی وجود و اعدام آنان قلمداد مینماید. اینبار نیز حاکمان مذهبی در کردستان پس از سپری نمودن نزدیک به سی سال تجربه شکست خوردهی سرکوب و خونریزی در میان مردم کردستان با آگاهی به اینکه هیچکدام از این پروژههای شوم و سرکوبگرانه برای حاکمیتشان نتیجهای مثبت دربر نداشته، راهی جز به بند کشیدن و اعدام مخالفین خود در کردستان نیافتهاند. آری اعمال سیاستهای غیر انسانی زندانی، شکنجه و اعدامهای دسته جمعی دگراندیشان و مخالفین در کردستان، علی رغم اینکه از مراحل مختلف تراژیک و کمیک و فراز و فرودهای بیشمار خود گذر کرده، اما نتیجهای جز رویش دوبارهی ندای آزادیخواهی در بطن مقاومت تاریخی در تمام سطوح جامعه و در میان طبقات و اقشار مختلف کردستان و دقیقاً برعکس اهداف رژیم در بر نداشته است. نه جوانان، نه زنان و دانشجویان و نه فرهنگیان و نه حاشیه نشینان جامعه و اقشار فرودست، حتی یک لحظه در این سالها دم فروبستهاند و نه در کلیت خود جنبش رهاییبخش و حق طلبانه کردستان از خواستههای تاریخی و سیاسی خویش عقب نشسته است. چه بسا که خواستگاه اجتماعی و تاریخی این مبارزات و مقاومتهای خستگی ناپذیر، نسل جدید آزادیخواهان را نیز با این تجربیات آشنا ساخته و بر این بستر واقعی اجتماعی در اوج فضای استبداد سیاسی خود را به منصه ظهور رساندهاند.
اکنون که رژیم در چنبرهی گریز ناپذیر بحرانهای بین المللی مسئله اتمی، حمایت از تروریسم در منطقه و جهان و نقض آشکار حقوق بشر در سراسر ایران گرفتار آمده و درست در هنگامی که نابسامانی اقتصادی و فاصله شدید و فاحش طبقاتی بازتاب وخیمی در جامعه برجای گذاشته، بیش پیش خود را در مقابل حرکتهای اعتراضی و علی الخصوص در برابر جنبشهای اجتماعی دانشجویان، کارگران، معلمان، زنان و ملیتهای تحت ستم میبیند. خشم و نفرت تلنبار شده، هر دم در بخشی از جامعه به نقطه انفجار میرسد و کابینه سرکوب پاسدار احمدینژاد واکنشی غیر از برخورد شدید و توطئه گرانه نداشته است. اعترافات تلویزیونی دستگیر شدگان، برجسته نمودن توطئه خارجی و دست دشمنان خارج مرزها، همگی حاکی از بن بست عمیق دیگر رژیم حاکم و گیرافتادن در دو سطح بحران داخلی و خارجی میباشد. کردستان سالهاست در امتداد این محور سرکوب رژیم به مثابهی جغرافیایی اشغال شده با آن برخورد میشود، مردمانی که ظلم و ستم مضاعف برایشان به امری روزانه مبدل گشته است. سالهاست که زندگی عدنان حسن پورها و هیوا بوتیمارها از جانب سران رژیم به تباهی کشیده شده و سرنوشت هزاران انسان بیگناه را بازیچهی دست خود نمودهاند، مادران و خواهران رنجدیدهی زیادی را به عزای فرزندان و نزدیکترین عزیزانشان در سیاه جامگی نشاندهاند و لعنت آبادهای غیر انسانی متعددی را بیشرمانه در مناطق مختلف ساختهاند.
سالهاست این مردم رنجدیده با سرکوب جاه طلبان رژیم و خیانت خائنان همدستشان آشنا هستند، اما هرگز دم از اعتراض، مبارزه و این پیکار خستگی ناپذیر تاریخی نبسته و از پای ننشستهاند. باشد که اینبار نیز تشدید موج بیشرمانهی سرکوب در کردستان، جوابی جز مقاومت و مبارزه علیه استبداد افسارگسیخه حاکم دریافت نخواهد کرد. بدون شک خیالهای واهی حاکمان ایران برای سرپوش نهادن بر ندای آزادیخواهی در ایران وجنبش آزادیخواهانهی کردستان با سرکوب سیستماتیک و قرون وسطایی ره به جایی نخواهد برد و حاکمیت فرتوتشان را از مهلکهی بحرانهای جهانی و منطقهای و داخلی رها نخواهد کرد. در این مقطع بر آزادیخواهان و مبارزان و احزاب سیاسی مخالف رژیم است که هماهنگ و هم آواتر از هرزمانی کمپین تبلیغ و مخالفت و مبارزه علیه سرکوبگریهای حاکم در کردستان را سازمان دهند و ندای بی ندایان دربند را به گوش جهانیان برسانند. بیگمان عدنان حسن پورها و هیوا بوتیمارها هرگز تنها نخواهند ماند.
salarpashai@yahoo.com
No comments:
Post a Comment