Monday, October 02, 2006

انتشار نامه محرمانه آيت الله خمينی درباره پايان جنگ

در روزهايی که بيست و ششمين سالگرد آغاز جنگ ايران و عراق بار ديگر مسائل مربوط به اين جنگ را در محافل سياسی ايران مطرح ساخته، دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت ايران متن کامل نامه محرمانه ای را منتشر کرده است که هيجده سال پيش، آيت الله خمينی، رهبر وقت ايران خطاب به امامان جمعه نوشت و دليل تصميم خود برای پايان دادن به جنگ را برای آنان توضيح داد.

اين نامه تاريخ 25 تير 1367 را بر خود دارد، يعنی دو روز پيش از اعلام رسمی پذيرش آتش بس از جانب ايران.

بخشهايی از اين نامه در 27 تير 1367 از راديو و تلويزيون ايران پخش شد و جمله معروفی که آيت الله خمينی در آن، آتش بس با عراق را به نوشيدن جام زهر تشبيه کرده، وارد ادبيات سياسی ايران شد.

اما متن کامل نامه حاوی مطالبی است که به نظر می رسد برای نخستين بار در اختيار عموم قرار گرفته باشد و با توجه به شرايط ايران در آن زمان، امکان انتشار متن کامل نامه در مورد پذيرش آتش بس وجود نداشته است.

در آغاز نامه نوشته شده: "مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌ باشند صريحاً اعتراف می ‌کنند که ارتش اسلام به اين زوديها هيچ پيروزی به دست نخواهند آورد و نظر به اينکه مسئولان دلسوز نظامی و سياسی نظام جمهوری اسلامی از اين پس جنگ را به هيچ وجه به صلاح کشور نمی‌ دانند و با قاطعيت می ‌گويند که يک دهم سلاحهايی را که استکبار شرق و غرب در اختيار صدام گذارده ‌اند به هيچ وجه و با هيچ قيمتی نمی‌ شود در جهان تهيه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که يکی از دهها گزارش نظامی سياسی است که بعد از شکستهای اخير به اينجانب رسيده و به اعتراف جانشينی فرمانده کل نيروهای مسلح، فرمانده سپاه يکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهيه مايحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ می‌ باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شيميايی و نبود وسائل خنثی کننده آن، اينجانب با آتش بس موافقت می ‌نمايم".

سپس در اين نامه به بخشهايی از نامه ای اشاره شده که محسن رضائی، فرمانده وقت سپاه پاسداران در تاريخ دوم تير 1367 به آقای هاشمی رفسنجانی نوشته بوده است که در آن زمان فرماندهی جنگ را از جانب آيت الله خمينی در دست گرفته بود.

به نظر می رسد که اين نامه نيز برای نخستين بار باشد که علنی می شود.

مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌ باشند صريحاً اعتراف می ‌کنند که ارتش اسلام به اين زوديها هيچ پيروزی به دست نخواهند آورد

آيت الله خمينی

از نامه محسن رضائی که آيت الله خمينی آن را تکان دهنده خوانده نقل شده است که :"تا پنج سال ديگر ما هيچ پيروزی نداريم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می ‌آوريم قدرت عمليات انهدامی يا مقابله به مثل را داشته‌ باشيم و بعد از پايان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تيپ پياده و ۲۵۰۰ تانک و سه هزار توپ و سيصد هواپيمای جنگی و سيصد هليکوپتر و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای ليزر و اتم که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است باشيم می ‌توان گفت به اميد خدا بتوانيم عمليات آفندی [تهاجمی] داشته باشيم".

خبرگزاری کار ايران، ايلنا، برای ساعاتی در سايت خود متن کامل نامه را منتشر کرده بود که در آن نسخه عبارت "مقدار قابل توجهی سلاح های ليزر و اتم" آمده بود اما سپس اين عبارت را حذف کرد و همچون ساير خبرگزاری ها از "..." استفاده کرد.

در ادامه از قول محسن رضائی آمده که می بايست نيروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نيم افزايش پيدا می کرده و ايران می بايست آمريکا را هم از خليج فارس بيرون می کرده است وگرنه نمی توانسته است در جنگ با عراق به موفقيت دست يابد.

محسن رضائی در گفتگو با سايت اينترنتی بازتاب گفته که در نامه اش خواهان چهارونيم ميليارد دلار بودجه ارزی بوده است تا با صرف آن طی برنامه ای پنجساله که شامل مجموعه ای از عمليات نظامی باشد، ايران بتواند به موفقيت در جنگ دست يابد.

آقای رضائی گفته که درآمد ايران در سال 1366 يعنی يک سال پيش از پايان جنگ ده ميليارد دلار بوده، بنابراين مبلغ مورد تقاضای او کمتر از بيست درصد درآمد کشور طی پنج سال بوده و دولت امکان تأمين آن را داشته است.

از آنجا که مردم فهميده ‌اند پيروزی سريعی به دست نمی‌ آيد شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است

محمد خاتمی در نامه به آيت الله خمينی

آن گونه که در اين نامه آمده، محسن رضائی ترديد داشته است که دولت و ستاد فرماندهی کل قوا بتوانند به تعهدات خود در تهيه بموقع بودجه و امکانات برای جنگ عمل کنند اما تأکيد داشته است که "باز هم بايد جنگيد".

آيت الله خمينی در نامه خود در مورد جمله "باز هم بايد جنگيد" محسن رضائی نوشته که "شعاری بيش نيست"، در حالی که پيش از آن جمله هايی از آيت الله خمينی همچون: "اگر جنگ بيست سال هم طول بکشد، ما هنوز ايستاده ايم" بر جای جای کشور ايران نقش بسته بود.

آيت الله خمينی همچنين در نامه اش از قول ميرحسين موسوی، نخست وزير وقت نوشته که وزير اقتصاد و رئيس سازمان برنامه و بودجه، وضع مالی نظام را زير صفر اعلام کرده بوده ‌اند و مسئولان جنگ می ‌گفتند: "تنها سلاحهايی که در شکستهای اخير در مقابل عراق از دست داده ‌ايم به اندازه تمام بودجه ‌ای‌ است که برای سپاه و ارتش در سال جاری در نظر گرفته شده بود".

وی همچنين از مسئولان سياسی وقت اين گونه نقل کرده است: "از آنجا که مردم فهميده ‌اند پيروزی سريعی به دست نمی‌ آيد شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است".

آن گونه که محسن رضائی به سايت بازتاب گفته، موضوع کم شدن شوق مردم برای رفتن به جبهه را محمد خاتمی، وزير وقت ارشاد طی نامه ای برای آيت الله خمينی مطرح کرده بوده است.

جنگ ايران و عراق از موضوعاتی است که مقامها و محافل سياسی ايران بر سر آن اختلاف نظرهای زيادی دارند.

پاره ای بر اين باورند که جنگ بايد پس از پيروزيهايی که ايران در سال دوم جنگ کسب کرد پايان می يافت و فرماندهان وقت سپاه و برخی مقامات را متهم می کنند که با اصرار بر ادامه جنگ خسارات جبران ناپذيری بر کشور تحميل کردند.

در مقابل، برخی فرماندهان وقت سپاه، همچون محسن رضائی از برخی مقامهای سياسی انتقاد می کنند که اجازه ندادند استراتژی مشخصی برای جنگ تدوين شود تا فرماندهان نظامی بتوانند جنگ را به شيوه ای موفقيت آميز به پايان برسانند

No comments: