Sunday, June 04, 2006

رؤیا طلوعی زن مبارز و با شهامت کردو زندان بانان جمهوری اسلامی








دکتر گلمراد مرادی
Dr.GolmoradMoradi@t-online.de

شنیدن گوشه ای از سرنوشت غمبار رؤیا طلوعی و اعمال فجیعی که با این زن پاک دامن در مدت 66 روز زندانی بودنش در دخمه های جمهوری اسلامی انجام گرفته، و آنهم به گناه اینکه گویا در تظاهرات مجاز و قانونی ای، برای در خواست حقوق انسانی زنان، شرکت نموده، غیر قابل تحمل است. این یک لکه ننگ پاک نشدنی است، که بر دامان گردانندگان مغز متحجر جمهوری اسلامی و اسلامی که آنها به جهانیان معرفی می کنند، تا ابد خواهد ماند. نگارنده تاکنون ازآن بخش از کتاب آقای سلمان رشدی انگلیسی هندی الصل و از فیلم تئو وان گوخ هلندی که مسلمانان ناب محمدی آنها را توهین به مقدسات اسلام می دانستند، ایراد گرفته و شدیدا، ازآنها انتقاد داشتم و معتقدم که نباید به مقدسات کسی توهین کرد، اگر آن اعتقادات نا درست هم باشند. اما امروز می بینم که این دیوانه ها خود چگونه به ناموس و مقدسات دیگران و آن هم به شرف یک پزشک مبارز که جان انسانها را درمواقع خطر نجات میدهد و با این شغلش یکی ازخادمین پیشتاز بشریت است، نه فقط توهین و بی حرمتی کرده، بلکه به ایشان وقیحانه تجاوز نموده اند. عملی که حتا حیوانات از انجام آن شرم دارند. ننگتان باد، شما به زن شریفی که به خاطر جان فرزندانش حتا حاضر می شود به پای یک گذمه بی شعور بیافتد و این بی خرد و مغز پوک بجای رحم، از نکته ضعف این انسان که در بند او قرار دارد، استفاده کرده و به او تجاوز می کند، عملی است وحشیانه و نه فقط نفرت مرا، بلکه انزجار همه ی انسانهای آزاده در سطح جهان را نسبت به اسلامیان حاکم بر ایران چند برابر نموده است و اگر اینها این کارها را به دستور اسلام و امامان شریفشان کرده و می کنند، آنان نیز از این تنفر و انزجار مبرا نخواهند بود. این جانیان بی شعور باید بدانند که با چنین کار ننگینی که گویا بنا به دستورات مکتب اسلام هتک حرمت به زنان، بزعم آنان آشوبگر وغیر مسلمان، مجاز است و روا می دانند، این عمل فجیع ازدید انسانهای با شرف نه اینکه هیچ لطمه ای به شخصیت طاهره قرت العین قرن بیست و یکم وارد نمی آورد، بلکه از جمله برای همه ما رؤیا طلوعی ها قهرمانانی هستند لایق ستایش. زنانی بزرگ و با شهامت اند که یکی از آنها رؤیای عزیز با این مصاحبه اش آبروئی برای شما غاصبین قدرت و اسلامتان باقی نگذاشته است. ننگ بر عاملین این گونه جنایت و تجاوز. من از حضور سردبیرا محترم روزنامه ها و خوانندگان ارجمند برای این جملات تند عذر میخواهم و پای عواقب آن هم هرچه باشد، ایستاده ام.
هموطنان ارجمند، رؤیا طلوعی یک قربانی از هزاران زن و دختر شریف هموطنمان است که فریاد برآورده وجنایات این دیوانه های بظاهر مسلمان را رو نموده است. در کشور بلا زده ما روزی نیست که در خیابانهای شهرهای بزرگ از جمله تهران این گذمه ها، همانند سگ هار پای دختران و زنان مارا به بهانه بی حجابی و یا بد حجابی گاز نگیرند. من یک نمونه از این دختران معصوم را که در چنگ دو گذمه و مأمور جمهوری اسلامی در خیابان به دام افتاده است، در اینجا می آورم. شما خوب به این عکس زیر توجه نموده وخود قضاوت کنید. آن کسانی که پدرهستند، خوب می توانند تشخیص دهند که چرا این دختر معصوم از ترس این وحشیان به گریه افتاده است و حتا جرأت نمی کند رو سری سرش را مرتب نماید. شما هم وطنان عزیز، ملاحظه می کنید که نجابت و شرافت از سر و روی این دختر گریان و بی پناه می بارد. آیا گناه این دختر چیست که اینگونه وحشت زده در ملاء عام به گریه افتاده است؟ او که در تظاهرات هم شرکت ننموده و آنگونه که ملاحظه می شود دختری نیست که از حقوق هم جنسان خود دفاع کند. پس چرا باید در برابر این دو هیولا، وحشت زده شود؟ واقعا انسان نمی تواند بغیر از این جمله پرسشی روی عکس که در روزنامه ها آورده شده، چیز دیگر بگوید (هیولا).
شما نام این هیولا را چه می گذارید
من این هیولاها را شاید مقصر ندانم، بلکه شیوه تعلیم و تربیتی را مقصر می دانم که اینگونه هیولاهای عقده ای و بی شعور را بوجود آورده است. پس باید واقعا فکری کرد و اندیشید که ما با تفرقه بین خودمان و در مقابل هم قرار گرفتن و جنگ و دعواهای بی موردمان، تا چه اندازه در به وجود آمدن این وضع مقصریم! بنا بر این تنها راه نجات جامعه دربندمان، شناسائی حقوق انسانی همه ملیتها، چشم پوشی ازبرتری طلبی وهژمونی گروهی خاص و نهایتا اتحاد همه افراد و سازمانهای عدالت خواه می تواند اولین گام برای زیر و رو نمودن این وضع اسفبار در جامعه باشد و بر آن جهانی نو ساختن. جهانی که در آن، خانم زهره طبیب زاده نوری، نتواند رئیس مرکز امور زنان شود و زنان دانشمند و با شهامتی مانند رؤیا طلوعی ها زندانی، شکنجه و تجاوز به انها شود. متمنی است با دقت به این تصویر زیر هم توجه فرمائید. بد بختی که ما داریم همین مصلحت جوئی و چشم روی حقیقت بستن و تفرقه ما است که به این عقده ایها امکان می دهد سکان کشتی یک سر زمین با اقوام گوناگونش و مملکتی با فرهنگ کهنش را به دست گیرند. این خانم طبیب زاده نوری که در جمهوری اسلامی این پست و مقام مهم را اشغال نموده، در عصر دجیتال از تک همسری در غرب ایراد می گیرد و معتقد است زنان باید نقش مهم خانه داری را بعهده بگیرند. به برخی از جملاتی که این خانم مؤمن و مسلمان در اولین مصاحبه مطبوعاتیش گفته است توجه فرمائید.
خلاصه گفته های خانم زهره طبيب‌زاده نورى، رئيس مركز امور زنان و خانواده: "معاهدات بين‌المللى حقوقى براى زنان قائلند كه عمل حرام است نه حقوق. ‌مفاد كنوانسيون‌ها و معاهدات بين‌المللى خلاف عمل انبيا است و ما سعى مى‌كنيم متشرع باشيم و به اين كنوانسيون‌ها نمى ‌پيونديم". خانم ‌طبيب‌زاده در مورد «سند پكن» می گوید: «در مورد سند پكن خيلى صريح حرف مى‌زنم، ما به اين موافقت نامه‌ها اصلاً نمى‌پيونديم. ‌خيالتان راحت باشد تا وقتى كه من اينجا هستم چنين معاهداتى با ايران منعقد نمى ‌شود.‌ به جاى پيوستن به معاهدات بين‌المللى با ديد منتقدانه آنها را به نقد مى‌كشيم. ‌چون تمام اين موارد مخالف شرع اسلام است. ‌آنها حقوقى براى زنان قائلند كه عمل حرام است نه حقوق. ‌مفاد كنوانسيون‌ها و معاهدات بين المللى خلاف عمل انبيا است و ما سعى مى‌كنيم متشرع باشيم و به اين كنوانسيون‌ها نمى‌پيونديم بلكه با ديد انتقادى، اعتقادات اسلام را مى‌گوييم. ‌» حالا برای اینکه خوانندگان عزیز با حقوق زنان در اسلام بیشتر آشنا شوند و احتمالا خانم طبیب زاده آن را نمی بیند، بنده پیشنهاد می کنم، هم این خانم بزرگوار رئیس مرکز امور زنان و هم دیگر زنان علاقمند قرآن مجید سوره نساء آیات 2 تا 7 و 34 و 15 و 16 و سوره نور آیه 6 و سور بقره آیه 223 و سوره شعرا آیات 169 تا 171 و سوره الاعراف آیه 83 و سوره هود آیه 81 و سور النمل آیه 57 و دهها سوره و آیه دیگر که اگر فرصت کردید، تمام قرآن مجید را بخوانند و آقایان اپوزیسیون مصلحت جوئی مانند، دکتر سروش و دکتر بنی صدر و امثال را به چالش به طلبند و بپرسند آیا این همان اسلامی است که شما هم بعد از جمهوری اسلامی می خواهید در ایران پیاده کنید و طبق همین دستورات با زنان ما رفتار خواهید کرد؟
این خانم زهره طبيب‌زاده درباره تغيير نام «مركز امور مشاركت زنان» به «مركز امور زنان و خانواده» گفت: "ما براى زن مسئوليت و نقش زيادى در خانواده از حضور وى در خانه قائل هستيم، اين در حالى است كه بهترين و كاملترين هويت در خانه شكل مى‌گيرد، از سوى ديگر قوام و آرامش درونى خانواده نيز به عهده زن است". پس بنا به عقیده این خانم بزرگوار جای زنان فقط در کنج خانه است و کلفتی و غذا پزی برای شوهران و بچه داریست نه چیز دیگر. طبيب‌زاده در ادامه می گوید: "از سوى ديگر معتقديم كه رفع نيازهاى طبيعى و غيرقابل انكار انسان نيازمند چارچوب قانونى خاص خود است كه بهترين مكان براى رفع آن خانواده است؛ درحالىكه خانواده‌هاى تك همسرى رايج درغرب الگوى ما نبوده و گفتمان ما باغرب و افكار آنها متفاوت است". یعنی ایشان اعتقاد دارند باید هرمردی طبق دستور قرآن حد اقل چهار زن داشته باشد. این را نگفتند اما مخالفت ایشان با تک همسری، که الگو نیست، غیر مستقیم چند همسری را تأیید می کند. "به گفته ایشان در دولت اسلامى مرد حق ندارد زن خود را كتك بزند". در صورتی که این خلاف سوره نساء آیه 34 در قرآن مجید است که به مردان اجازه می دهد در صورت نافرمانی زن اورا کتک بزنند. پس به این خانم نیز یاد داده اند پرده پوشی هم بکند و دروغ هم بگوید. طبيب زاده دررابطه باحضور زنان در استادیوم ورزشی می گوید: "ما تابع روحانيت و فقهاى عظام هستيم". پس اگر این گونه با زنان در زندانها رفتار می کنند، بدان دلیل است که اسلام هیچ حقی حتا در تماشای فوتبال برای زنان قایل نیست و اگر زن مبارزی مانند رؤیا طلوعی بخودش اجازه دهد که سازمان زنانی درست کند و از حق و حقوق زن حرف بزند، سرنوشتی بهتر ازآن نخواهد داشت، که در زندان به او گذشته است. این است حقوق زن در سایه حکومت اسلامی. نقل قولها از روزنامه های اینتر نتی برگرفته شده اند.

هایدلبرگ آلمان فدرال، سوم ژوئن 2006

No comments: